مدتی بود به خاطر مشکلاتی که برام پیش اومده بود نمیتونستم حتی به اینترنت دسترسی داشته باشم، چه برسه به اینکه گزارش هم بذارم.

امروز آزمون جامع داشتیم. خیلی شیک رفتم نشستم و منتظر بودم که وقت تموم بشه، در این حین خیلی ریلکس یه چند تایی سوال حسابان و آمار هم حل کردم و وقت که تموم شد تحویل دادم و رفتم توی حیاط.

برنامه تجلیل از دانش آموزان برتر بود و اینها. به عده‌ای مدال ورزشی دادن و از یکی از محققین هم تجلیل به عمل اومد.

بعدش که از حضور توی آفتاب سوزان رها شده بودیم، به سمت کلاس ها رفتیم. معلم کارآفرینی من رو دید و گفت که باید تا زنگ آخر پاورپوینت برای ارائه تکلیفت داشته باشی وگرنه ... !

فورا لپ تاپمو برداشتم و دویدم توی کمپ. سریع یه سری تیتر درست کردم و پاورپوینت رو کنار گذاشتم. ساختار کلیش دیگه دستم بود، الان تنها چیزی که نیاز داشتم تسلط روی چیزایی بود که قرار بود بگم. رفتم توی کلاس. نفر اول اونقدر طولش داد که به من وقتی نرسید. خب، البته اینکه لپ تاپ من سیم نمیخورد و مجبور شدم برم یه لپ تاپ دیگه بیارم و url رو توی آدرس بارش تایپ کنم هم بی تاثیر نبود.

هم کلاسی ها هم که از اسم هات اسپات من مطلع شدن: KaftareKakolBeSarWiFi

و فهمیدن رمزش ۱۲ رقمیه :)

 

سپس رفتم توی کمپ و مدتی اونجا گذروندم، سپس بیرون زدم از مدرسه و به سمت خونه راه افتادم.

مدت زیادی منتظر اتوبوس بودم که بیاد. چند تایی دختر بودن که کلا روسریشون رو انداخته بودن، به یکیشون تذکر دادم. (دیگران شرایطش مهیا نبود، ایشالا دفعه‌های بعد دیگه نبینم که نخوام تذکر هم بدم)

 

سپس هم رسیدم خانه. همین.

 

 

پ.ن: با معاون امروز صحبت کردم و گفت که فردا حتما حتما کار معافیتم رو انجام میده. خب دیگه یه امروز رو هم صبر میکنیم ببینیم خدا چی میخواد.