امروز در مجموع روز راضی کننده و قابل قبولی بود. تعداد سوال های حل شده از پروجکت اویلر به ۳۱ رسید و تا حد خوبی از تکالیفم مرتفع شد.
همچنین مقادیری برای ۳۱ اکتبر (۹ آبان) که از جهات فراوانی برای من روز خاصی محسوب میشه برنامه ریزی کردم و یه سری کار ها که لازم بود انجام بدم رو انجام دادم.
کمی روی سناریو های ممکن برای تشدید اتهام دبیر هندسه فکر کردم. تصمیم گرفتم که روزی که میخواد با والدین من صحبت کنه، اتهامات ایشون رو براشون شرح بدم و تا اون موقع کاری کرده باشم که این اتهامات رو مدیر بدون بررسی بیشتر سریعا باور کنه. بعد از قبول کردن اتهامش، مجبورش میکنم که جلوی کلاس و جلوی همه‌ی دانش آموز ها ازم عذر خواهی کنه و کمی تحقیر بشه بلکه مقداری رفتار ناشایستش رو عوض بکنه.
دیشب پیش بینی کرده بودم که قراره امروز حسابی سناریو های عجیبی رو بشنوم.
+ کشتن زائران شاهچراغ کار خود نظام بوده.
+ چرا باید بقایای متروپل و این حادثه تروریستی توی یک روز رخ بدن؟ دست نظام توی کاره.
+ از اونجا که این فرد به راحتی وارد صحن شاهچراغ شده، دست نظام توی کاره.
+ ما بین تیراندازی خشابش تموم شده و نگرفتنش، پس کار نظامه.
+ بعد از این قضیه رفت و آمد به شاهچراغ رو ممنوع کردن که مردم به حقیقت ماجرا پی نبرن، پس کار نظامه.
من: داعش مسئولیت حمله رو به عهده گرفته.
+ داعش اصلا هم به عهده نگرفته.
+ خب داعش از خداشه که بگه اومده تو ایران این کار رو انجام داده. پس کار خود نظامه.
+ چرا رسانه ملی بعد از رخ دادن این حادثه تا الان حتی یک خبر هم در این باره منتشر نکرده؟ پس کار نظامه.
من: مطمئن هستم که رسانه ملی خبرش رو پخش کرده، ولی میگید خبرش رو پخش نکرده، درسته؟
+ آره اصلا پخش نکرده.
من: شما دیدی؟
+ نه ولی معلومه که پخش نکرده.
من: باشه. حالا یه سوال، چرا نظام باید همچین کاری بکنه؟
+ چون نظام با این کارش حواس مردم رو از اعتراضات پرت میکنه و جلوی انقلاب رو میگیره. الان با این کار، تیتر اول اخبار میشه خبر حمله تروریستی و اعتراضات از خاطر میرن.
من: خب، با فرض گرفتن صحبت های شما، نظامی که خودش ملت رو کشته و میخواسته با این کار حواس مردم رو پرت بکنه از اعتراضات و این خبر رو به تیتر اول رسانه ها تبدیل بکنه، چرا از رسانه ملی این رو پخش نکرده؟ یکم بین صحبت های خودتون تناقض نمیبینید؟
سکوتی چند ثانیه‌ای حاکم شد. تا اینکه یهو یکی شون داد زد: چرا با این بحث میکنید؟ این خودشو زده به خواب. این نمیخواد بیدار شه. احمقه. چیزی حالیش نیست!
+ نه بابا! این باباش حقوق بگیر نظامه خودشم خ.م نظامه منفعتش در اینه که نظام باقی بمونه.
اینجا بود که چند لحظه در بهت فرو رفتم. یاد اون حرفی افتادم که میگفت: در آخرالزمان مردم مسخ میشن. توسط دجال کنترل میشن و حرف حق رو قبول نمیکنن.
من اون موقع فکر میکردم این چیز ها خیلی علمی تخیلی باشه، و غیر قابل رخ دادن. این رو که دیدم، به این فکر رسیدم که ای دل غافل! این که همش مطابقت داره با اون صحبت ها!
به قول معروف، بچه حزب اللهی باید فحش خورش خوب باشه.
از اینکه بهش فحش دادن باید خوشحال بشه.
نباید نا امید و افسرده بشه.
و حضرت آقا هم که همیشه با اطمینان خاطر خاصی، درباره آینده ابراز امیدواری میکنن.
حضرت آقا همیشه قوت قلب ماست.
***
برگشتم خونه. سر شام مادرم و پدرم شروع کردن به حرف زدن و از مضرات و بدی های امر به معروف و نهی از منکر کردن در شرایط امروز گفتن و از اینکه جهاد امروز شما جهاد علمیه و نباید آبرو و موقعیت خودت رو به خاطر توجیه کردن افرادی که حرف حق رو نمیپذیرن به خطر بندازی و گفتنش و تذکر دادنش چیزی رو درست نمیکنه و تاثیری نداره و ممکنه چاقو بزنن بهت و مردم که نمیگن این رفته بوده امر به معروف کنه میگن رفته بوده هیزی کنه و در بهترین حالت خونه نشینت میکنه و آینده‌ت رو خراب میکنه و ...
من در تمام طول صحبت های این دو بزرگوار فقط سکوت کردم و غذام رو خودم. حتی یک کلمه هم حرفی نزدم.
جهادی که سید خراسانی بهش حکم داده، یه جهاد کفایی نیست که بعضیا انجام بدن کافی باشه. یه حکم قطعی هم هست. و شرایطی داره که بیان کردن.
اینکه بگیم شما الان شغلت دانش آموز بودنه و نباید توی کار های سیاسی دخالت کنی، خیلی چیز عجیبیه. خب مگه کسی که شغلش کارمند، معلم، راننده، پزشک و ... هست نباید جهاد تبیین رو انجام بده؟ مگه اصلا شغلی تحت عنوان جهاد کننده‌ی تببین داریم؟!
هر کسی در هر سمتی با هر سطحی از دانش و سواد، باید تبیین رو انجام بده. امروز دشمن استراتژیش اینه که اونقدر شبهه و فیک نیوز تولید بکنه که از کل ظرفیت رسانه‌ای جریان ما فراتر باشه که نتونیم رفع شبهه بکنیم.
در مقابل این تهاجم فرهنگی و پخش دروغ، باید حق رو پخش بکنیم. راهش چیه؟ تبیین.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.