از اونجا که میخوام عادت کنم به هر شب گزارش نویسی، حتی امشب که روز متناظرش رو تعطیل کرده بودم کلا رو پست میذارم.
امروز رفتم که برم کار یدی انجام بدم. سر میدون نشستم به امید کار. ولی هیچ کس کاری نداشت :) صد تا کارگر دیگه حداقل دور تا دور میدون نشسته بودن به انتظار کار.
تصمیم گرفتم که برگردم و روی یه کار دیگه وقت بذارم. تدریس برنامه نویسی و الگوریتم بهترین گزینه به نظر میرسه.
بعد از ظهر هم فهمیدم که سرما خوردم. الان هم کمی سردرد دارم. (خداکنه بتونم فردا برم کمپ، توی خونه موندن چیز جالبی نیست برای من).
همچنین خیلی با این که برم سراغ MF مقابله کردم و خدا رو شکر پیروز بودم تا الان.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.